بررسی عوامل جغرافیای سیاسی در جنگ امپریالیستی علیه سوریه
ترجمه توسط حمید محوی ترجمه توسط حمید محوی

 

بخش اوّل :

شکست اسرائیل در دوّمین جنگ لبنان (2006)

 

نوشتۀ فیدا دکروب

مرکز مطالعات جهانی سازی 22 می 2012

 

 

مسائل عمومی

روشنترین حقایق؟ دروغی است که به ما لذت می بخشد(1).

خلاف آن چه رسانه های امپریالیستی در چنته می پرورانند، [تصاویر دروغین رویدادهای سوریه]، و آن چه که بی وقفه در هم می بافند، ولی وقتی فصل به اصطلاح «بهار عرب» فرا می رسد، به محض این که مورد بررسی نقادانه قرار گیرد، تار و پود آن فورا از هم گسیخته و به ساخت و ساز تازه ای تبدیل می گردد. در واقع، چنین خوانش نقادانه ای را باید با بررسی منافع استراتژیک قدرت های امپریالیستی در خاورمیانه شروع کنیم، و به طور مشخص یعنی از شکوفایی معطر «بهار عرب» که با دقت و حراست تمام، در اتحاد مقدس عرب – و - آتلانتیک آبیاری شده، تا فردای خروج یگان های ایالات متحد ه از عراق در دسامبر 2011 .

 

1. دو رویکرد در رابطه با جنگ علیه سوریه

در صحنۀ رسانه های همگانی، دو گفتمان متضاد در خوانش رویدادهای سوریه با یکدیگر رویارویی می کند : از یک سو، رسانه های عرب – و – آتلانتیک – که طبیعتا در پیوند با مراکز قدرت های امپریالیستی هستند، و از سوی دیگر رسانه های آلترناتیو و مبارز.

آن چه به طرح رسانه های عرب – و – آتلانتیک مربوط می شود، کاملا طبیعی است. در این رسانه ها، مقدما، با تحریف داده های وقایع در محل شروع می کنند، تا رویدادها روی صحنه به شکل «قطعاتی از حماسۀ بشر، خشونت آمیز، فروپاشی-عظیم»(2) جلوه کند، نوعی نبرد حماسی بین نیروی خوبی و بدی، سپس ابلیس نمائی «جبهۀ مخالف» - در این جا دولت سوریه است که باید به چنین شکلی بازنمائی شود، به طوری که در او نوعی «شمشمودای» (3)، یا «آستاروت» ببینیم، و سرانجام، گروه های اسلامی مسلح را به شکل فرشتگان نجات می بینیم، که به شکل کشیش هائی در حال تمرکز و عبادت هستند، و شعاع نورانی در چهرۀ آنها نوید آزادی و عدالت و دموکراسی می دهد.

روشن است که این موضوع انواع و اقسام ترفند های تحریف آمیزی را در بر می گیرد که برای برانگیختن احساسات توده های عظیم تماشاگرانی تدارک دیده شده که به اکران تلویزیونهایشان «قفل شده اند»، و شاهد پخش نمایشات شکوهمند و شاهکار تبلیغاتی عرب – و – آتلانتیک هستند.

بر این اساس، هر خواننده و یا بیننده ای که تنها به تبلیغات عرب-و-آتلانتیک، و گفتمان مفلوک شورای ملی سوریه بسنده کند، به اعتقاد ما، ارزش های سیاسی کلاهبردارانه ای را کسب می کند که تنها برای بیدار کردن قلب افراد و حتی  قلب رحیم سلطلان مملوک مؤثر واقع خواهد شد که با «انقلاب» سوریه احساس اتحادی گرم و مطبوع پیدا کند.

ولی در مورد رویکرد خودمان در این جا، در رابطه با جنگ امپریالیستی علیه سوریه، که به مجموعه گفتمان آلترناتیو تعلق دارد، چنین است.

اولا، جنگ امپریالیستی علیه سوریه، که با لباس انقلاب های معطر به میدان آمده، بر آن است که : 1) تجزیه کردن کشوری که در فردای فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال 1918(5)، بر اساس توافقات و عهد نامه های مختلف بین قدرت های استعماری پیش از این تجزیه و تقسیم شده بود. 2) و تشویق و تحریک هر گروه مذهبی، و قومی، هر کوی و برزن، با ترکیبات مخلوط سوری(6)، به اعلام تشکیل دولتی مستقل.

هدف اوّل نقطۀ مبدأ، یا هدف واقعی به اصطلاح «انقلاب» سوریه را تشکیل می دهد، و دوّمی نقطۀ مقصد یا هدف واقعی چنین «انقلابی» است.

با این وجود نباید فراموش کرد که با وجود تمام سر و صداهایی که مداحه گویان تبلیغات امپریالیستی به راه انداخته اند، باید دانست که قدرت های استعماری هرگز از مداخله در امور کشورهای «به پا خاسته» کوتاهی نکرده اند، و این جریان از آغاز تشکیل چنین دولت هائی طی قرن بیستم تا امروز دائمی بوده است.

ثانیا، آن چه که به شتاب رویدادها مربوط می شود که فورا به افزایش تهدیدات و خشونت ها علیه سوریه انجامید، از دیدگاه ما نتیجۀ موج سونامی بود که توازن نیرو در خاورمیانه را بین دو جبهه طی دومین جنگ لبنان (2006) برهم زد، دولت اسرائیل و حزب الله، و نتایج منفی شکست اسرائیل در این جنگ در رابطه با منافع و طرح توسعۀ امپراتوری ایالات متحده در منطقه.

در واقع، شکست اسرائیل در سال 2006 دولت اسرائیل به عنوان هم پیمان استراتژیک امپراتوری ایالات متحده – و امارات و سلطان های عرب که فرمانبردار امپراتوری هستند را طبیعتا در شرایط حادی در مقابل بالا آمدن ابرقدرت نوپای ایران قرار داد که هم پیمانان منطقه ای آن عراق، سوریه، لبنان و نوار غزه است.

2. نخستین شکست : عقب نشینی می 2000

همه چیز چند ماه پس از شروع سومین هزاره، در شب بیست و سومین روز ماه می 2000 آغاز شد.

در تاریکی چنین شب سیاهی بود که ارتش اسرائیل، پس از بیست و دو سال اشغال، با شتاب از جنوب لبنان نیروهایش را بیرون کشید. این عقب نشینی «عملیات تنفس طولانی» نامیده شد. سرنیزۀ فولادین مقاومت لبنان، حزب الله، جنبش اصول گرای شیعیان، تسلط خود را در «منطقۀ امنیتی» تحمیل کرد که توسط نیروهای اسرائیلی ایجاد شده بود. این واقعه همانند زلزله در توازن نیروها در منطقه انعکاس پیدا کرد.

از دیدگاه لبنان، این واقعه به مثابه پیروزی درخشان «مقاومت» تلقی شد، که در آن حزب الله نقش اصلی را به عهده داشت و از سال 1982 مبارزه ای سخت را علیه دولت اسرائیل هدایت می کرد.

علاوه بر این، ارتش اسرائیل که به عنوان «بهترین ارتش جهان» شهرت دارد، تحقیر شده، بی هیچ قید و شرطی برای جلوگیری از تلفات انسانی، جنوب لبنان را ترک کرد. و این نخستین باری بود که ارتش اسرائیل زیر فشار نظامی مجبور به ترک منطقه ای می شد.

 

1.3. شکست دوّم : دومین جنگ لبنان(2006)

 شش سال پس از این شکست نظامی و روحی، روز 12 ژوئیه 2006، در اطراف ساعت 9 صبح، مبارزان حزب الله لبنان به یک زرهپوش اسرائیلی در خاک اسرائیل حمله کردند، و دو سرباز اسرائیلی را در شلوغی های صبحگاهی به اسارت گرفتند و در دهکده های لبنانی ناپدید شدند. یک ساعت بعد، یک زرهپوش اسرائیلی دیگر نیز که برای جستجوی دو سربازشان از مرز عبور کرده بودند، مورد حمله گرفت و نابود شد. در نتیجه هشت سرباز اسرائیلی کشته و دو نفر به اسارت درآمدند، و در جبهۀ حزب الله نیز دو نفر کشته شدند.

پیامد ها به گونه ای است که گویی دولت یهودی منتظر چنین واقعه ای بود. با شتاب شگفت انگیزی که برای کشوری که غافلگیر شده بوده، خیلی عجیب به نظر می رسد، لشگری از نیروی ذخیره را در مرز لبنان مستقر کرد.

 

1.1.3.اهداف ارتش اسرائیل
در مورد اهداف عملیات نظامی اسرائیل، دولت اسرائیل سه مورد را مشخص کرده بود : 1) بازپس گیری سربازهایی که توسط حزب الله ربوده شده بودند. 2) متوقف ساختن پرتاب راکت روی شهرهای اسرائیل. 3) مجبور ساختن دولت لبنان به پذیرش و کاربست قطعنامۀ سازمان ملل متحد در رابطه با خلع سلاح حزب الله و مستقر ساختن نیروهایش در طول نوار مرز شمالی کشور.

به نام اصل «منزوی سازی تآتر عملیات»، مسدود ساختن بنادر و فرودگاه ها، قطع راه دمشق-بیروت، بمباران پل ها و حمله به ذخائر سوخت، از جمله اهداف تعیین شده برای ارتش اسرائیل بود. ارتش اسرائیل بر آن بود تا از ارسال سربازان به اسارت درآمده اش به شمال لبنان یا ایران جلوگیری کند، و فرار مبارزان حزب الله به طرف شمال، و ارسال سربازهای ذخیره و نیروهای کمکی به جنوب و تدارکات لوژیستیک حزب الله را ناممکن سازد.

چند ساعت بعد، ارتش اسرائیل به چندین هدف در سرتا سر لبنان حمله کرد. نیروی هوایی اسرائیل جاده، پل، مراکز برق، تلفن و فرودگاه بیروت را بمباران کرد و موجب «بزرگترین خسارت طبیعی در مدیترانه» شد.

سازمان ملل متحد پاسخ نظامی دولت یهودی را نامتناسب دانست، ولی ایالات متحده و انگلستان به پشتیبانی از اسرائیل «حق دفاع از خود» را برای این کشور مجاز دانستند.

آن چه به گسترش نیروهای فعال ارتش اسرائیل در جنگ لبنان مربوط می شود، عبارت است از : هفتمین تیپ زرهی به فرماندهی سرهنگ اشل آسولین، تیپ زرهی 188، تیپ زرهی 401 به فرماندهی سرهنگ موتی کیدور، و تیپ هیا زرهی 434 و 847 در مجموع با 400 تانک تهاجمی. علاوه بر این تیپ کارملی، تیپ پیاده نظام گولانی به فرماندهی سرهنگ تامیر یادا، تیپ 300 به فرماندهی شن لیونی، تیپ 609 الکساندرونی به فرماندهی سرهنگ شلومی کوهن و تیپ 933 ناهال به فرماندهی سرهنگ میکی ادلشتاین. و تیپ سی وپنجم چترباز، به فرماندهی سرهنگ هاگائی موردکاهائی، تیپ های 226 و 551 در ذخیره(7).

 

2.1.3.اهداف حزب الله

اهداف نظامی حزب الله از همان نخستین روز جنگ مشخص بود : 1) حفظ سربازهای اسیر 2) ادامۀ شلیک رگبار کاتیوشا روی شهرها و شهرک های اسرائیلی، 3) متوقف ساختن پیش روی پیاده نظام و تیپ های زرهی اسرائیل در خاک لبنان، و تخریب آنها در دره ها و راه های روستائی در مناطق مرزی.

 

و جنگ آغاز شد !

ابتدا، نیروی هوائی اسرائیل(8) پل ها و راه ها و قرارگاه هائی را بمباران کرد که ارتباطات مرکز فرماندهی حزب الله با مبارزان را تضمین می کرد. سپس، ارتش اسرائیل 19400 بمب، 2200 موشک و 123000 گلوله توپ(9) پرتاپ کرد. سرانجام یگان ها باشتاب به آن سوی مرز یورش بردند.

در آن سوی مرز، در دهکدۀ مارون الرأس، 45 مبارز حزب الله موضع گرفته بودند.

پس از یازده روز بمباران فشرده و سنگین هوائی، سربازان اسرائیلی « به مرحمت آسمانی» موفق شدند که در سرو صدای مرغ و خروس های آواره و بع بع گوسفندان پراکنده روی تپه های مشرف به دهکده های اطراف، در خط دفاعی حزب الله نفوذ کنند، تا 45 مبارز حزب الله را که در منطقه موضع گرفته بودند شکار کنند. ارتش اسرائیل پس از نبردی طولانی، یک منطقۀ امنیتی به عمق یک کیلومتر در مرز لبنان ایجاد کرد. به این ترتیب در بیست و سومین روز ماه ژوئیه، دهکدۀ مارون الرأس به دست ارتش اسرائیل افتاد، و پیش روی تیپ های زرهی ارتش اسرائیل شهامت ماجراجوئی بیش از این را پیدا نکردند، پیش روی آنها با مقاومت مبارزان حزب الله به همین نقطه متوقف شد.

 

2.3. ضد حملۀ حزب الله : جنگ غافلگیرانه

پاسخ حزب الله نیز به همان اندازه سخت بود که تهاجم ارتش اسرائیل. با این وجود، ساختار چریکی این گروه لبنانی تاکتیک متفاوتی را ضروری می ساخت و آن هم «جنگ غافلگیرانه» بود، که سید حسن نصرالله در مقام رهبر سازمان اعلام کرده بود.

1.2.3.نخستین حملۀ غافلگیرانه : حمله به ساعر 5


ناوچۀ کلاس ساعر 5، طول حدود 85 متر و عرض حدود 11 متر


شب چهاردهمین روز ماه ژوئیه، برای نخستین بار حزب الله به شکل معنی داری واکنش نشان می دهد. یک موشک ضد ناو، به کوروت کلاس ساعر 5 نیروی دریائی اسرائیل در حاشیۀ سواحل لبنان اصابت می کند. چهار سرباز نیروی دریایی اسرائیل کشته می شوند. تخریب کوروت نخستین «حملۀ غافلگیر کنندۀ» حزب الله بود. حسن نصرالله چند دقیقه پیش از عملیات، شخصا از تلویزیون تخریب ناو اسرائیلی را اعلام می کند : «سورپریزی که می خواهم به شما قول دهم هم اکنون آغاز شده است. همین حالا، در دریا، در حاشیۀ سواحل بیروت، کشتی جنگی اسرائیلی که  به زیر بناها، و خانه های مردم ما و مردم ما حمله کرده بود، ببینید چگونه به آتش کشیده می شود. کشتی غرق می شود و با آن ده ها سرباز صهیونیست اسرائیلی».

http://www.youtube.com/watch?v=7CRKiemj3IM&noredirect=1

بعدا، یک کشتی اطلاعاتی راداری و جاسوسی که به شکل کشتی باری و خدمۀ مصری آرایش شده بود، به نحو دیگری مورد اصابت موشک قرار گرفت و 12 نفر کشته شدند. پس از این ضربات شگفت انگیز، در اسمان سیاه، خیلی سیاه بیروت، به دلیل قطع کامل برق، آتش بازی به راه انداختند. کمی بعد، روز 31 ژوئیه یک گشتی اسرائیلی در دریا، کلاس ساعر 4 گویا توسط حزب الله در ساحل «صور» مورد حمله قرار گرفت. ولی این مورد را ارتش اسرائیل تأیید نکرد. اهمیت این حمله از این جهت است که برای نخستین بار، لبنان موفق به زدن یک (یا دو) کشتی جنگی کوروت اسرائیلی می شود و آن را غرق می کند.

در مورد تجهیزات به کار گرفته شده، موشک از نوع سی 802 ساخت چین بوده است.

 

این حمله در عین حال توازن نیروها را که مدت ها پیش بین لبنان و اسرائیل تثبیت شده بود، دچار تحول ساخت. در نتیجه ارتش اسرائیل تصمیم گرفت ناوچه ها و کوروت هایش را از آبهای لبنان خارج کند، و نیروی دریائی اسرائیل از مسیر خارج شد.

 

2.2.3.دومین سورپریز : حمله به هلیکوپتر آپاچ

چند روز بعد، بیست و چهارمین روز ماه ژوئیه، حزب الله سعی کرد با موشک هواپیماهای اسرائیلی را هدف بگیرد. یک هلیکوپتر آپاچ آهاش-64 در شمال اسرائیل سقوط کرد و دو نفر کشته شدند.

رادیو اسرائیل، «کول اسرائیل» در مورد سقوط این هلیکوپتر اعلام کرد که وقتی به سوی لبنان در حرکت بوده به کابل الکتریکی برخورد کرده است. چند روز پیش از این واقعه، دو هلیکوپتر دیگر و یک شکاری اف 16 نیز به کابل الکتریکی برخورد کرده بودند. بعدا، سخن گوی نظامی اسرائیل اعلام کرد که این تجهیزات ممکن است توسط حزب الله مورد حمله قرار گرفته باشد.

با چنین حملاتی، ارتش اسرائیل دومین «نبرد غافلگیرانه ای» را که سید حسن نصر الله قول داده بود را تجربه کرد.

با توجه به تهدید موشک های حزب الله، شکاری های اسرائیلی باید از نردبان یعقوب(10) بالا می رفتند و در ارتفاعات بلند پرواز می کردند. در نتیجه، فرماندهی مرکزی اسرائیل در 29 ژوئیه تصمیم گرفت به حملاتش روی شهر مرزی بنت جبیل خاتمه دهد(11)، و بی آن که به تسخیر شهر نائل شده باشد، نیروهایش را خارج کرد. این عقب نشینی برای حزب الله به مثابه شکست ارتش اسرائیل تعبیر شد.

یک بار دیگر، ارتش اسرائیل در دست یابی به سومین هدفش که پاکسازی جنوب لبنان از مبارزان حزب الله و تخریب زیربنای نظامی آنان بود ناکام ماند. مضافا بر این که، برای نخستین بار از سال 1948، ارتش اسرائیل در وضعیتی قرار گرفته بود که پیش روی نیروهایش به شکل اجتناب ناپذیری به تخریب آنها می انجامید. با این وجود، بمباران ها اسرائیلی ادامه یافت و موجب سفره های سیاه نفت در سواحل لبنان شد.

 

3.2.3. سومین سورپریز : رگبار کاتیوشا

با وجود برتری انکار ناپذیر و حملات سنگین نیروی هوائی اسرائیل، شلیک رگبار راکت های کاتیوشا قطع نشد و دائما شهرها و شهرک های اسرائیل را طی 33 روز جنگ هدف می گرفت و به قلب اسرائیل ضربه می زد.

حزب الله در مجموع بیش از 6000 موشک و راکت روی شهرها و مناطق شمالی اسرائیل پرتاب کرد. شلیک ها روی حیفا متمرکز بودند(12)، به ویژه پالایشگاه نفت و صنایع شیمی کشور.

تمام شهرک های مناطق مرزی زیر رگبار راکت ها بودند و چندین شهر بزرگ در مرکز اسرائیل نیز مورد اصابت قرار گرفتند. ولی تل آویو با وجود تمام تهدیدات بمباران نشد.

علاوه بر کاتیوشا که به شکل عادی توسط حزب الله به کاربرده می شد، موشک های فجر3 با برد 45 کیلومتر را نیز به کار می برد و فجر 5 با برد 75 کیلومتر و زلزال با برد 150 تا 200 کیلومتر را نیز در اختیار داشت. این موشک ها در ایران ساخته شده بودند.

در اول ماه اوت، ارتش اسرائیل متوجه شد، چند روزی است که تعداد شلیک ها روی مناطق اسرائیلی، به طور متوسط به صد در روز کاهش پیدا کرده و از شدت حملات حزب الله نیز کاسته شده است. به همین علت، روز 2 اوت نخست وزیر اسرائیل، اهود اولمرت اعلام کرد که تمام زیربنای حزب الله کاملا نابود شده است. و اطمینان پیدا کرده بود که «از هم اکنون چهرۀ خاورمیانه تحول خواهد یافت.»(13)

علاوه بر این، اولمرت در شبکه های تلویزیونی تبریک می گفت که «اسرائیل به اهداف خود در لبنان رسیده است، و در آینده حزب الله، پیش از حمله به ما باید یک بار، دوبار و سه بار فکر کند...»(14).

متأسفانه، دیری نگذشت، نه بیش از چند ساعت که باران راکت ها  روی تیبریاد و حیفا آغاز شد. مناطق دیگر مانند گالیله، بیت شه آن و شمال کرانۀ باختری رود اردن زیر آتش قرار گرفتند(15). از سوی دیگر، در فردای تبریکات اولمرت، حملات حزب الله با دویست شلیک در روز آغاز شد، و حیفا و تمام شمال اسرائیل تا حاشیۀ کرانۀ باختری رود اردن تا عمق 70 کیلومتر در فراسوی مرز لبنان طعمۀ آتش شد. آن روز مرگبارترین روز برای دولت اسرائیل بود.

شب آن روز، حسن نصرالله تل آویو را به بمباران تهدید کرد(16) : «اگر پایتخت ما را بمباران کنید، ما نیز پایتخت شما را با  خشونت متقابل بمباران خواهیم کرد»(17).

او در عین حال رئیس جمهور اسرائیل و ارتش او را متهم کرد که ابزاری بیش در دست رئیس جمهور آمریکا ژرژ دابلیو بوش نیست و مسئول اصلی حملۀ اسرائیل به لبنان است : «به شما اطمینان می دهم که، نتیجۀ جنگ هر چه باشد، لبنان نه آمریکائی خواهد بود و نه اسرائیلی، و هرگز تبدیل به پایگاه جدیدی در خاورمیانه برای ژرژ دابلیو بوش و کوندولیزا رایس تبدیل نخواهد شد.»(18).

پس از این تهدید، روز 4 اوت، راکت های از نوع خیبر 1 توسط حزب الله پرتاب شد، و برای نخستین بار شهر هادرا در 75 کیلومتری مرز لبنان و اسرائیل در 40 کیلومتری تل آویو مورد اصابت قرار گرفت.

بر این اساس می توانیم بگوییم که ارتش اسرائیل در یکی دیگر از اهدافش، یعنی متوقف ساختن شلیک کاتیوشا، ناکام ماند، یعنی دومین هدف در عملیات نظامی در لبنان.

 

4.2.3.چهارمین سورپریز : تخریب تانک مرکوا  



سی و یکمین روز جنگ در ژوئیۀ 2006 روزی بود که سرنوشت جنگ علیه لبنان را رقم زد. در چنین روزی بود که شکست تازه ای، مطمئنا اسفناک ترین برای ارتش اسرائیل به وقوع پیوست.

پس از محدودیت هائی که برای نیروی هوائی روی داد و از دور خارج شدن نیروی دریائی، سرانجام نوبت نیروی زمینی فرا رسید که حزب الله به دفع خطر آن پرداخت.

از آن جائی که رگبار کاتیوشا و باران راکت روی شهرها و شهرک های اسرائیل ادامه یافته بود، مرکز فرماندهی ارتش اسرائیل تصمیم گرفت که نبرد را با تانک های مشهور مرکوا به پیش ببرد. یعنی تانک هائی که موجب افتخار صنایع نظامی اسرائیل بود. در پشت تانک ها، 130000 سرباز که از پیش در حاشیۀ مرز مستقر شده بودند، حرکت کردند.  

برای چنین طرحی، ده ها تانک مرکوا از چهارمین نسل (19) در خاک لبنان نفوذ کردند.
  

هنوز یک کیلومتر در خاک لبنان نفوذ نکرده بودند که جهنم به ملاقاتشان آمد، 15 تانک به گلولۀ آتش تبدیل شد. میزان خسارات : 18 افسر و سرباز اسرائیلی کشته شدند.

چند ساعت بعد، ارتش اسرائیل مجددا دست به حمله زد، و چهار تانک مستقیما هدف آتش قرار گرفتند. این نبرد برای ارتش اسرائیل سخت ترین نبرد بود. فردا برای سومین بار حمله کردند، ولی تانک ها دوباره در سه کیلومتری مرز، در دام مبارزان حزب الله افتادند، خسارات وارد آمده، تنها در این روز بالغ بر 39 تانک و بولدوزر بود که یا تخریب شدند و یا صدمه دیدند، 20 افسر و سرباز اسرائیلی کشته و تقریبا 110 نفر نیز زخمی شدند.

 1.4.آغاز کابوس

ارتش اسرائیل در سی وسومین روز جنگ پی برده بود که باید از راه آمده بازگردد، بی آن که به هیچ یک از اهدافی که در نخستین روز اعلام کرده بود، رسیده باشد، که عبارت است از : 1)باز پس گیری سربازهای ربوده شده توسط حزب الله، 2)متوقف ساختن شلیک راکت به روی شهرهای اسرائیلی، 3)مجبور ساختن دولت لبنان به اجرای قطعنامۀ سازمان ملل متحد، یعنی خلع سلاح حزب الله و گسترش نیروهایش روی نوار مرز شمالی.

ولی برعکس، حزب الله موفق شد که به سه هدفی که از آغاز جنگ اعلام کرده بود برسد، که عبارت است از : حفظ سربازهای اسیر شده، 2)ادامۀ پرتاب کاتیوشا روی شهرهای و شهرک های اسرائیلی، 3)جلوگیری از پیش رفت پیاده نظام و تیپ های زرهی و نفوذ در خاک لبنان، و تخریب تجهیزات اسرائیل در مسیر راه ها و دره های مشرف به روستاهای مرزی.

واکنش روانی مرکز فرماندهی ارتش اسرائیل در رابطه با چنین شکستی در آخرین روز جنگ، 14 اوت به شکل چند عملیات نظامی از نوع و نام کد «انتقام کور» تجلی یافت. در همین روز، تیروی هوائی اسرائیل به عنوان آخرین حربه محلۀ مسکونی دبیر اول حزب الله، حسن نصرالله را بمباران کرد و 8 ساختمان را ویران کرد و منج ربه کشته شدن 60 غیر نظامی شد، ولی نام دبیر اوّل حزب الله در فهرست قربانیان نبود. در جنوب، ارتش اسرائیل یک میلیون و نیم بمب خوشه ای پرتاب کرد. تا شاید انتقام افتخار از دست رفتۀ ارتش از هم گسیخته اش را بازیابد. مضافا بر این که، برای نخستین بار از سال 1948(20) ارتش اسرائیل در تسخیر سرزمین عرب ناکام مانده بود.

 

2.4.ایرانیان در پشت در هستند!

در مرکز فرماندهی ارتش اسرائیل، پیغام به این شکل تعبیر شد که : حزب الله به سلاح های اولترا مدرن دسترسی دارد. با این وجود، در راهروها و اتاق های سرّی قدرت های عرب-آتلانتیک، پیغام به نحو دیگری تعبیر شد : هانیبال پشت در است!(21) «ایرانی ها پشت در ما هستند!»

بر این اساس، نخستین شاخه های آکاسیای «بهار عرب» معطر و آبیاری شده توسط اتحاد مقدس عرب-آتلانتیک، در رویاروئی با اوج گیری ابر قدرت تازه تأسیس، در مخالفت با امپراتوری ایالات متحده و هم پیمانانش، در خاورمیانه یعنی ایران، و گنبد شیعیان آن غنچه داد و شکوفا شد.

 

پی نوشت :

1)به نقل از آلفونس کار. 24 نوامبر 1808 در پاریس به دنیا آمد و 30 سپتامبر 1890 در سن رافائل چشم از جهان فروبست. روزنامه نگار و رمان نویس فرانسوی.

2.ویکتور هوگو، افسانۀ قرون

3. شمشودای یا اسموده نام دیوی در انجیل است که به نام های متعددی نامیده شده  

[4] Astaroth est un démon, Grand-duc très puissant et trésorier des Enfers.

4. آستاروت دیوی است، قدرتمند و خزانه دار جهنم است

[5] http://www.legrandsoir.info/critique-du-discours-de-la-revol...

[6] http://www.legrandsoir.info/critique-du-discours-de-la-revol...

[7] http://zahal.wordpress.com/2008/07/24/ordre-de-bataille-des-...

8.نیروی هوا-فضای اسرائیل یکی از ترکیبات نیروی دفاعی اسرائیل است، و شامل 710 هواپیما و 181 هلیکوپتر ، و در عین حال پهپاد، ماهواره و موشک های بالیستیک می باشد.

[9]http://www.ifri.org/files/Securite_defense/Focus_strategique...

[10] L’Échelle de Jacob se réfère au rêve du patriarche Jacob fuyant son frère Ésaü, représentant une échelle montant vers le ciel. Cet épisode est décrit dans le Livre de la Genèse (28:11-19).

[11] On estime la population de Bint-Jbeil à 30 000 habitants. La ville a été occupée par Israel de 1982 jusqu’en 2000, date du retrait des troupes israéliennes. Elle est considérée par Israël comme la « Capitale du Hezbollah ». Elle devint célèbre à la suite d’une attaque de Tsahal. Pendant la guerre de juillet 2006, de grosses batailles eurent lieu dans la ville et aux alentours ; par conséquent, le 51ième Bataillon de la Brigade d’élite Golani de l’armée israélienne dut se retirer face à une résistance inattendue.

12)حیفا شهر ساحلی اسرائیل در ساحل مدیترانه. حیفا به عنوان شهر مرکزی شمال اسرائیل شهرت دارد، جمعیت آن معدل یک میلیون نفر در سال 2008 است. آبهای عمیق و صنایع شیمیایی از وجه مشخصات این شهر است.

[13]http://www.lalibre.be/actu/international/article/299333/plui...

[14] http://www.radio-canada.ca/nouvelles/International/2006/08/0...

[15]http://www.lalibre.be/actu/international/article/299333/plui...

[16] http://www.radio-canada.ca/nouvelles/International/2006/08/0...

[17] http://www.radio-canada.ca/nouvelles/International/2006/08/0...

[18] http://www.radio-canada.ca/nouvelles/International/2006/08/0...

19)مرکوا 4 در 24 ژودن 2004 وارد خدمت ارتش اسرائیل شد

20)14 می 1948 تاریخ اعلام استقلال دولت اسرائیل (دولت عبری)

 21)هانیبال، در جنگ کن چنان وحشتی در دل رمی ها انداخته بود که رمی ها فریاد می زدند «هانیبال در پشت در است».  والدین وقتی می خواستند بچه هایشان از کاری بازدارند، و برای ترساندن آنها از چیز بسیار ترسناک، به آنها می گفتند «هانیبال پشت در است». این تکیه کلام از آن تاریح رایج شد.

 

Fida Dakroub

فیدا داکروب

دکتر در مطالعات فرانسوی(2010) نویسنده و پژوهشگر، عضو «گروه پژوهشگران در مطالعات ادبیات و فرهنگ فرانسوی» در دانشگاه وسترن اونتاریو. فیدا داکروب نویسندۀ کتاب «شرق به تلقی امین مألوف، نوشتار و ساختار هویت در رمان های تاریخی امین مألوف»(2011). این کتاب تز دکترای او می باشد.


June 7th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی